کد مطلب:161819 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:129

توجه به محتوا، بیش از توجه به مؤلف
مخفی نماند كه غایت آنچه از خبر شخص ثقه و نقل او بلكه نقل مؤمن عادل پیدا می شود برای سامع، ظن یا اطمینان است به صدق خبر؛ چون ناقل مذكور عمدا دروغ نمی گوید و احتمال نسیان و خطا در آن امور محسوسه كه از آن خبر می دهد، بعید است و اعتنائی به آن نیست اگر واسطه بعد از او نباشد. و اگر واسطه یا وسایط عدیده بعد از او باشد بلكه سلسله زیاد و عهد طولانی و نقل از كتاب عالم ثقه شود و او از كتاب دیگر و هكذا - مثل ناقلین این اعصار تا عصر ائمه علیه السلام - و مؤلفین آن طبقه از روات و ارباب سیر تواریخ، پس اسباب عدم اطمینان در آن خبر به جهت كثرت وجود خطا و نسیان و سقط در نسخ و تحریف و تصحیف كاتب و معلوم نبودن كتاب فلانی از مؤلفات آن كه به او نسبت می دهند و معلوم شدن عدم وثاقت صاحب كتابی كه ناقل به جهت عدم خبرت و بصیرت به او اطمینان داشته و غیر اینها بسیار شود.


لهذا ناقل متدین درستكار نباید به مجرد دیدن خبری و حكایتی در كتابی كه به عالمی نسبت می دهند، قناعت كند. چه بسا شود كه آن كتاب را در اوائل سن نوشته و هنوز به مقام تمیز دادن صحیح از سقیم وثقه از غیرثقه نرسیده، چنان كه در تنبیه گذشته به آن اشاره شد. و از این جهت اخبار موهونه و بی اصل و مأخذ و مخالف روایت ثقات بلكه اخبار كاذبه یقینی در آن یافت می شود: مثل كتاب «محرق القلوب» [1] تألیف عالم جلیل آخوند ملا مهدی


نراقی [2] كه از اعیان علماء دهر و یكی از مهدیین خمسه عصر خود بود. علاوه بر آن كه بزرگان دین، اعتراف به علو مقام علم و فضل او كرده اند. مؤلفات رشیقه او در فقه و غیره مثل «لوامع» و «مشكلات العلوم» و غیر آن، خود شاهدی است صادق و وافی در اثبات این مرام. با این حال یافت می شود در این كتاب مطالب منكره كه ناظر بصیر متعجب می شود از نوشتن چنان عالمی چنین مطالبی را.


[1] اين كتاب به فارسي نگاشته شده و در سال 1285 ق در تهران چاپ سنگي شده است و در حاشيه آن «مهيج الاحزان» نيز آمده است؛ در سال 1239 ق چاپ معتمدي شد و در سال 1276 ق در بمبئي نيز به چاپ رسيده است؛ در سال 1294 نيز در ايران چاپ سنگي شده است. رك فهرست كتابهاي چاپي فارسي جانبابامشار، ج 4، ص 4619. اين كتاب را نراقي بنا به خواست عبدالرزاق خان كه از فرمانروايان متنفذ بوده نگاشته است. اين كتاب اقتباسي از روضه الشهداء كاشفي است كه در بسياري از وقايع عين عبارات كاشفي را با تغييراتي - البته بدون ذكر مأخذ! - آورده است و مطالبي از آن حذف و يا به آن افزوده شده است. راقم اين سطور قسمتهايي از «محرق القلوب» را با «روضة الشهداء» كاشفي تطبيق كرد و نتيجه آن كه در احوالات حضرت زهرا عليهاالسلام بسياري از قسمتها عينا از روضه نقل شده و در احوالات حضرت امير عليه السلام كمتر استفاده كرده است؛ ولي متن و شكل كار كاشفي، مورد نظر نراقي بوده است. استفاده از اشعار فارسي به تناسب داستان و عبارات پردازيهاي خاص، همگي متأثر از كار كاشفي است. گرچه شكل تحرير و نگارش مرحوم نراقي به كاشفي شباهت دارد ولي هنر و توان كاشفي فوق العاده نيرومند است و نراقي از اين صناعت چندان بهره مند نبوده و شكل كار او تصنعي و اقتباسي است. به نظر مي رسد مرحوم نراقي با توجه به ضعفهاي موجود در كار كاشفي در نقل تواريخ شيعي، در صدد بوده است كاري جايگزين انجام دهد و براي مجالس روضه خواني متني همانند پديد آورد و با استفاده از نقلهاي تاريخي ضعيف و داستانهاي سست، جذبه نقالي كتاب را افزايش دهد و روضه خوانان را به طرف اين كتاب جلب كند! ولي در اين كار نيز موفق نبوده است نه در پردازش متن فارسي و نه در جفت و جور كردن مطالب كتاب. و هنر مرحوم نراقي در اين كتاب، وارد كردن قضايا و جرياناتي ضعيف و بي سند است كه برخي با مقام و عظمت معصومين عليهم السلام نيز ناسازگار است و شايد به همين دليل اسناد مطالب خود را نياورده است. و حتي آنچه را كه كاشفي در «روضه» ذكر كرده و سندي براي آن نقل مي كند - اگر چه برخي مجهول است - ولي نراقي آنها را نيز حذف كرده است و نامي از كاشفي نيز نمي برد!! و اين عمل از شخصيتي همچون نراقي اندكي بعيد مي نمايد!!.

[2] مخفي نماند كه پنج عالم در يك عصر بودند و نام هر يك مهدي است: اول علامه طباطبائي سيد مهدي بحرالعلوم طاب ثراه. دوم: سيد جليل ميرزا مهدي خراساني شهيد جد آقاي عظام مشهد مقدس (سوم را مؤلف نياورده است.) چهارم: فقيه نبيه آقا آخوند ملا مهدي هرندي. پنجم: عالم كامل جامع آخوند ملا مهدي نراقي كاشفي اعلي الله تعالي مقامهم. منه.